باید نابغه باشی!

باید نابغه باشی! جوان بین: لابد پسربچه ای را كه بعنوان «نابغه ده ساله» در یك برنامه صبحگاهی تلویزیون حاضر شد و گفته می شد مشاور رییس سازمان برنامه و بودجه، مدرس مجتمع فنی تهران و طراح آینده ماشین های تسلاست، به یاد دارید؛ كودكی كه تنها چند روز پس از این برنامه با پیگیری روزنامه نگاران از منابع مختلف ثابت شد كه نه تنها از تسلا بلكه از هیچ كجای دیگری دعوت به همكاری نشده، نوبخت به او حكم مشاوره نداده و هیچ كدام از ۱۶ اختراعی كه مدعی اش بود ثبت نشده!



داستان این پسربچه ده ساله كه حداقل بعید است پس از شوی تلویزیونی اخیرش روزهای راحتی را پشت سر گذاشته باشد، تنها یكی از هزاران داستان پدر و مادرهایی است كه می خواهند از بچه هایشان «نابغه» بسازند! از طرفی تصمیم آموزش و پرورش برای انحلال مدارس خاص نظیر تیزهوشان نشان داد كه سیاست ها برای جداسازی دانش آموزان ظاهرا دستخوش تغییراتی شده و قرار نیست «نابغه سازی» لااقل از جانب دستگاه های رسمی بعنوان یك سیاست تربیتی پیگیری شود.

حتما شما هم با پدر و مادرهایی روبه رو شده اید كه مدعی اند فرزندانشان فوق العاده باهوش و تیزهوش و نخبه و نابغه هستند. بعضی ها برای این استدلال به شكل گوش بچه ها اشاره می كنند، بعضی ها موبایلشان را دست بچه می دهند تا نشان دهند او با چه سرعتی می تواند دل و جگر یك دستگاه الكترونیكی پیچیده را بیرون بكشد و بعضی ها هم به تعداد كلمات انگلیسی و فرانسه و آلمانی و سواحیلی كه بچه هایشان می دانند افتخار می كنند!

سوای اینكه پدر و مادرها این روزها اصرار دارند به همه ثابت كنند كه بچه هایشان نابغه هستند، تب برطرف نشدنی «نابغه كردن بچه ها» هم هر روز تندتر می گردد.



تنها یك جست و جوی ساده در اینترنت كافی است تا برای پیش از حاملگی تا ۱۸ و ۲۰ سالگی بچه ها دستورالعمل هایی برای «ساختن» كودك نابغه پیدا كنید؛ از عنوان هایی مثل «اسپرم و تخمك در چه سنی بچه ای باهوش تر به وجود می آورند» گرفته تا دستورهای غذایی برای پدران و مادران برای داشتن بچه های باهوش تر، كلاس های آمادگی برای تربیت بچه های نابغه، چگونه نوزاد خویش را باهوش تر كنید، چگونه كودك خویش را چندزبانه بار بیاورید، چگونه آینده بچه ها را با شركت در كلاس لگو و پازل و فلسفه كودكان و حل مساله و... تضمین كنید! كودكستان ها و دبستان ها و دبیرستان هایی هم هستند كه از شما می خواهند با پرداخت شهریه چند ده میلیونی و خرید خروار خروار كتاب و جزوه كمك كنید آینده بچه هایتان تضمین شود. اینها همه بخشی از «تجارت نخبه پروری» در ایران هستند!

نتایج تحقیقات مفصلی كه به اثرفلین معروف است نشان داده است كه رشد آی كیو در نسل های پی به دنبال به صورت خطی اتفاق می افتد، نه به صورت جهشی؛ یعنی ممكن است بچه های ما نهایتا كمی از ما باهوش تر باشند اما بسیار بعید است كه یك «نسل» از بچه ها به صورت جهشی، از پدر و مادرهایشان بسیار بسیار باهوش تر باشند. البته حتی همین افزایش خطی هوش در طول نسل های پی به دنبال از سوی برخی محققان مورد پرسش قرار گرفته است و استدلال این است كه با طولانی شدن مدت آموزش و كلاس ها و اطلاعات بیشتری كه بچه های هر نسل نسبت به نسل قبلی دریافت می كنند، عملكرد بهتر آنها در آزمون های هوش الزاما ناشی از افزایش هوش بچه ها در هر نسل نیست! با این حال، توضیح دادن نتایج علمی تحقیقات دانشگاهی برای پدر و مادرهایی كه همچنان اصرار دارند بچه هایشان نابغه هستند یا نابغه خواهند شد، چندان مفید نیست. دكتر سعید رضایی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی در رشته كودكان استثنایی در این باره می گوید: «خیلی وقت ها پدر و مادرها می خواهند با تاكید بر اینكه بچه هایشان فوق العاده هستند در واقع ضعف های خودشان را بپوشانند. گاهی بچه ها ابزار چشم و هم چشمی خانواده ها می شوند. گاهی والدین به هر ابزاری متوسل می شوند كه مثلا بچه شان در مدرسه علامه حلی درس بخواند، در صورتی كه وقتی در مدرسه كار می كنید می بینید كه شاید ده دوازده درصد بچه ها آن مایه اولیه را دارند و باقی با مسائلی كه در پشت پرده در جریان است، وارد این مدرسه شده اند.»

«اصرار بر اینكه بچه های ما بسیار باهوش هستند و به آب و آتش زدن پدر و مادر به جهت اینكه از بچه ها نابغه بسازند، بیشتر ناشی از ضعف شخصیتی خود پدر و مادر است، چون پدر و مادری كه سلامت روان خوبی دارند، فرزندشان را در معرض چنین استرس هایی قرار نمی دهند.»

دكتر مانی رفیعی، مدرس دانشگاه در این باره می گوید: «اگر بخواهیم به صورت صدمه شناسانه به مساله پدر و مادرهایی كه می خواهند هر طور شده بچه هایشان را نابغه جا بزنند بپردازیم، می رسیم به سندوم مونشه هاوزن نیابتی. پدر یا مادری كه دچار این اختلال است برای جلب توجه به خودش، گاهی بچه اش را مثلا عمدا مسموم می كند و به بیمارستان می برد. این می تواند در سوی دیگر هم رخ دهد و مبتلایان به این اختلال می توانند فرزندشان را عمدا در موقعیت صدمه زا قرار دهند تا جلب توجه نمایند.»

اگر شما هم در این سال ها كوشیده اید از بچه هایتان نابغه بسازید یا در حالیكه می دانید نمره آنها از ۱۷ بیشتر نمی گردد اینجا و آنجا اصرار كرده اید كه اگر به مدرسه دیگری می رفت نابغه می شد و در این مدرسه كه هست همه با او لج هستند و معلم هایش او را دوست ندارند و...، نگران سلامت خودتان نشوید. علاوه بر مونشه هاوزن نیابتی یك دو جین دلیل دیگر هم وجود دارد كه سبب می گردد پدر و مادرها بخواهند به اصرار، بچه هایشان را نابغه كنند. یكی از آن دلایل همان گونه كه دكتر رضایی هم به آن اشاره نمود، خودنمایی با استفاده از بچه هاست. وقتی فضای كمی برای نمایش «خود» وجود داشته باشد و عرصه های رقابت در مادیاتی مانند خانه و ماشین خلاصه شود، بچه ها یكی از عرصه های نمایش «طبقه» و «مصرف» می شوند. پدر و مادرها همان گونه كه با لباس ها و ماشین های جدید و بازیگرهای تئاتر عكس سلفی می گیرند، با سردر مدارس و جشن آخر سال مهدكودك ها هم سلفی می گیرند و علاوه بر ثبت یك لحظه خوب خانوادگی، تاكید كنند كه «ما» خانواده ای هستیم كه بچه ای باهوش داریم، «ما» می توانیم هزینه چند میلیوینی یك مدرسه خاص را بپردازیم و «ما» با «دیگران» فرق داریم!

علاوه بر این باید به این مساله هم توجه كرد كه در سال ها و دهه های اخیر، یكی از عمده ترین راه های تغییر وضعیت زندگی همه ما «درس خواندن» بوده است و این درس خواندن از گلوگاه تنگی به نام «كنكور» گذشته است و پدر و مادرهایی كه خودشان با استرس صدمه زای كنكور رو به رو بوده اند و شاید حتی در این امتحان چیزی كه می خواستند را به دست نیاورده اند، حالا می خواهند تمام توانشان را روی بچه هایشان سرمایه گذاری كنند تا بچه ها بتوانند از این سد راحت تر بگذرند و به اندك دانشگاه های تراز اول كشور راه پیدا كنند. آقای رفیعی در این باره می گوید: «در یك بررسی كلینیكال روی بیش از ۲۰ نفر متولدان اواخر دهه ۶۰ و ۷۰، به این نتیجه رسیدیم كه حدودا هیچ كدام از كنكور بدون بحران نگذشته اند. در اینجا من یك وضعیت صدمه زا می بینم. پدر و مادرهایی كه خودشان از این ماجرا صدمه دیده اند، حالا همه تلاششان را می كنند كه بچه ها برای این رقابت آماده تر باشند. كوشش برای وارد كردن بچه ها به مدارس خاص تا حدودی ناشی از همین است كه در این مدرسه ها آینده و دانشگاه بچه ها تضمین می گردد. من اطمینان دارم كه اگر آزمایشی طراحی شود كه به پدر و مادرها بگوییم مصرف یك داروی خاص در دوران جنینی سبب می گردد بچه شما عملكرد بهتری در كنكور داشته باشد، عده زیادی طالب آن دارو خواهند بود.»

خیلی وقت ها البته پدر و مادرها نه بیمار هستند، نه به دنبال خودنمایی و نه نگرانی های غیرمنطقی درباره آینده بچه ها دارند بلكه تنها نگرانند كه وقتی بچه شان بزرگ شد، گله و شكایتی بكند، خودش را با بچه های دیگر مقایسه كند و بگوید اگر فلان امكان و فلان مدرسه و فلان كلاس را برایش فراهم می كردند موفقیت بییشتری به دست می آورد.

وینی كات، روانشناس انگلیسی وقتی با نگرانی های فراگیر پدرها و مادرها در مورد بزرگ كردن فرزندانش رو به رو شد، ایده تازه ای برای آرام كردن والدین ابداع كرد: «پدر و مادرِ به اندازه كافی خوب»! این چاره ای برای اضطراب آن دسته از والدین است كه فكر می كنند در مراقبت از فرزندانشان كم می گذارند و بنابراین دچار وسواس و استرس های اضافه می شوند. وینی كات پیشنهاد داد كه پدران و مادران بپذیرند كه آنچه در توان دارند برای بزرگ كردن بچه هایشان كافی است و نباید نگرانی های اضافه به خودشان راه بدهند یا تلاش كنند مثل پدر و مادرهای دیگر باشند و همه امكاناتی كه همه بچه های دیگر دارند را یك جا برای فرزندشان فراهم نمایند.

دكتر رضایی معتقد می باشد اگر بچه ای داشته باشید كه نمره ۱۵ می گیرد اما تفریح و بازی اش را كرده، وقت خوبی با خانواده گذرانده و در یك كلام شاد زندگی كرده است، موفق تر هستید تا اینكه بچه ای افسرده و تحت استرس بار بیاورید كه از بهترین دبیرستان ایران فارغ التحصیل شده و به بهترین دانشگاه كشور می رود. شاید وقت آن رسیده باشد كه به جای اصرار بر كسب موفقیت پشت موفقیت و آویزان كردن مدارك و مدارجمان از دیوار اتاق پذیرایی، فقط به داشتن یك زندگی شادتر فكر كنیم!

ایسنا - فاطمه كریمخان




1396/12/10
17:14:35
5.0 / 5
4616
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۴ بعلاوه ۵
جوان بین Javanbin
javanbin.ir - حقوق مادی و معنوی سایت جوان بین محفوظ است

جوان بین

اخبار جوانان و نوجوانان