طلاق را چگونه به فرزندتان توضیح دهید؟
به گزارش جوان بین ایسنا نوشت: یك كارشناس و مشاور خانواده معتقد است: بیشترین سنی كه امكان دارد افراد در مواجهه با طلاق والدینشان گرفتار صدمه شوند قبل از دبستان و اوایل دوران بلوغ است نحوه توضیح دادن درباره چرایی طلاق و ازدواج مجدد به فرزندان را شرح داد.
شكوفه اویار حسینی، كارشناس و مشاور خانواده، عموما علت مخالفت فرزندان با ازدواج مجدد والدین شان را پشتیبانی از والد طرد شده یا صدمه دیدگی حس عزت نفس دانست و اضافه كرد: مهم ترین نگرانی كه كودكان در مواجهه با طلاق والدین شان دارند این است كه تكلیف آنها با ازدواج والدین شان چه می شود؟. هر چقدر والدین در این زمینه شفاف سازی كنند و فرزندان را از مسائل مربوط به بزرگترها جدا كنند این فرزندان صدمه كمتری را متحمل می شوند؛ یعنی والدین به صورت شفاف زمان و علت طلاق خویش را با عباراتی مانند «ما همیشه پدر و مادر تو خواهیم ماند اما نمی توانیم زن و شوهر شادمانی در كنار هم باشیم و همین سبب می شود خسته ات نماییم، بنابراین تصمیم گرفتیم زن و شوهر نباشیم و فقط پدر و مادر تو باشیم؛ به این عمل طلاق می گویند، اما نه به این معنا كه تو خانه نداری، بلكه از این به بعد دارای دو خانه می شوی» به فرزندشان توضیح دهند. وی با اشاره به اینكه والدین باید تلاش كنند طلاق شان باعث تغییر مكان زندگی فرزندشان نشود، اضافه كرد: هر چقدر كودك از محیط خانه، دوستان و مدرسه دور نشود سازگاری بیشتری با این اتفاق دارد. اویار حسینی در ادامه خاطرنشان كرد: معمولا میان زوج های ایرانی كه قصد طلاق دارند یكی از طرفین علاقه ای به این كار ندارد، در این حالت احساس طرد و تحقیر در او سبب می شود ذهن فرزندش را به سطل آشغال روانی تبدیل كند كه همه بدگویی ها و علل طلاق شان را در آن خالی كند كه عموما هضم این رفتار متناسب سن كودك نیست و همین باعث می شود والدین جدی ترین صدمه را در این زمان به كودك وارد كنند. بنابر اظهارات این مشاور خانواده، بیشترین سنی كه امكان دارد افراد در مواجهه با طلاق والدینشان گرفتار صدمه شوند قبل از دبستان و اوایل دوران بلوغ است، چونكه باتوجه به اینكه در این دو رده سنی به لحاظ شناختی چین و چروك مغز شكل نگرفته و آنها مبحث طلاق والدین شان را به شكل دیگری آنالیز می كنند؛ به صورت مثال یك كودك پیش دبستانی این طور تصور می كند كه مسئولیت طلاق والدینش با اوست و به علت اینكه فرزند بدی بوده یا نتوانسته والدینش را با یكدیگر آشتی دهد آنها تصمیم به جدایی گرفته اند، این درحالیست كه اواخر نوجوانی حساسیت كمتری درباره ازدواج مجدد والدین وجود دارد. وی با اشاره به اینكه فرزندان بر مبنای گروه سنی مختلف هیجانات مختلفی نسبت به ازدواج والدین شان تجربه می كنند، تصریح كرد: چند رفتار والدین به دنبال ازدواج مجدد اوضاع را تخریب می كند، یكی از این اتفاقات آن است كه والدی كه از جانب همسرش طرد شده با فرزندش درد دل كند، این رفتار اثر مستقیمی بر عزت نفس كودك وارد می كند؛ طبق تحقیقات صدماتی كه این رفتار بر عزت نفس كودك وارد می نماید معادل "تجاوز" است و دومین رفتار اثرگذار آن است كه فرزند تصور كند باید مانع طلاق والدینش می شده اما نتوانسته، در این حالت آشفتگی به سراغ او می آید. به قول این مشاور خانواده، پیش شرط ازدواج مجدد موفق آن است كه افراد پس از طلاق مرحله سوگ را طی كرده باشند و مراقب باشند كه روابط بر پایه نادرستی شكل نگیرد. یكی از عبارات اشتباهی كه والدین به دنبال ازدواج مجددشان به كار می برند آن است كه به فرزندشان می گویند "می خواهیم برای تو پدر یا مادر جدید بیاوریم، این عبارت بسیار نامناسب است، چونكه كودك خود دارای پدر و مادر است و همین عبارت سبب گارد گرفتن اولیه او در مقابل همسر جدید پدر یا مادرش می شود. صحیح ترین عبارتی كه می توان به این كودك گفت آن است كه «پدر یا مادرت با فرد جدیدی ازدواج می كند». اویار حسینی با اشاره به اینكه كودكان در ازدواج مجدد والدین شان رفتارهای مختلفی از خود بروز می دهند، اظهار داشت: والدینی كه قصد ازدواج مجدد دارند اگر كودك شان در مواجهه با همسر جدید پدر یا مادرش احساس دلبستگی، امنیت و تكیه گاه را داشته باشد، ارتباط دوستانه ای شكل می گیرد؛ این در حالیست كه مواجهه یك نوجوان با ازدواج مجدد والدین، علاوه بر این كه فرد باید دلبستگی امنی را احساس كند باید اختلاف سنی زیادی میان آنها وجود نداشته باشد. امكان دارد نوجوان به علت اینكه بخواهد از والدش انتقام گیری كند یا قصد جلب توجه داشته باشد به ضلع سوم این ازدواج تبدیل گردد و چالش هایی را برای این زوج ایجاد كند، بنابراین به جهت اینكه فرزند قبول كند كه فرد جدید، همسر پدر یا مادر اوست باید به آنها توضیح داد كه مسائل و تصمیمات مهم زندگی بر عهده پدر و مادر است و همسر پدر یا مادر تنها در بخش های فیزیكی مانند لباس، پوشاك و مسكن كمك می كنند؛ جا انداختن این طرز تفكر می تواند از خیلی از مسائل و مشكلات ازدواج مجدد جلوگیری كند. این مشاور خانواده در ادامه با اشاره به اینكه واژه "نامادری" در جامعه بار معنایی جالبی ندارد به طوریكه اگر مادر فرزندش را تنبیه كند یا كتك بزند می گویند مادر است و تربیت فرزند بر عهده اوست، اما اگر همین رفتار از جانب نامادری بروز یابد از او بعنوان "نامادر" یاد می شود، اظهار داشت: بنابراین سفارش می شود كه این دسته از زوجین بعد از شروع زندگی جدید دو سال ابتدایی زندگی خویش را تحت نظر روانشناس كودك و نوجوان و زوج درمانگر باشند تا پایه های زندگی به درستی شكل گیرد و مرزها برای فرزند شفاف شود. زمانی كه شروع زندگی جدید والدین هم از جانب خانواده و هم از جانب روانشناس به تایید رسید باید به مرور كودك را با همسر جدید پدر یا مادر آشنا كرد. ۴۷۲۳۷
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب