آیت الله جوادی آملی:
علی ابن ابی طالب (ع) را با خطبه باید شناخت، نه خطابه و سید رضی
به گزارش جوان بین ایرنا- آیت الله العظمی جوادی آملی از مراجع تقلید اظهار داشت: خیلی از بیانات عمیق و علمی علی ابن ابی طالب (ع) در نهج البلاغه فعلی نیامده و آن حضرت را باید با خطبه شناخت نه خطابه و سید رضی.
به گزارش جوان بین به نقل از خبرگزاری ایرنا، حضرت آیت الله جوادی آملی، در پیامی که به صورت تصویری در کنگره بین المللی نهج البلاغه پخش گردید، اضافه کرد: مردم جاهلی ابتدا متدین شدند، سپس به دین علاقه مند شده و آنرا تقویت کردند و در نهایت، به ستون دین تبدیل شدند و دین به وسیله آنها حفظ شده است.
وی اضافه کرد: شهدای ما ستون دین هستند و با مردمی که ستون دین هستند، نمی توان بدرفتاری کرد و حقوقشان را نادیده گرفت. این ها شفعای ما هستند. طبق فرموده امیرالمؤمنین (ع)، خاندان (ع) صنایع پروردگار هستند، معلم و مربی شان کسی جز خدا نیست و شاگرد مستقیم خدا هستند.
وی ضمن اشاره به این که خیلی از بیانات عمیق و علمی علی بن ابیطالب(ع) در نهج البلاغه فعلی نیامده است، اظهار داشت: علی بن ابیطالب(ع) را با خطبه باید شناخت، نه با خطابه و سیدرضی.
وی تصریح کرد: محافلی که به نام علی بن ابیطالب (ع) به صورت بزرگداشت آن حضرت، یا گرامیداشت غدیر و یا بعنوان جلال و شکوه نهج البلاغه در سرتاسر جهان تشکیل می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چونکه همه این عناوین به شخصیتی مربوط می شود که یا پیغمبر (ص) او را از سوی خدا معرفی می کند و یا خود آن حضرت، به معرفی خودش می پردازد. گاهی در غدیر، سخن از علی بن ابیطالب (ع) است، گاهی در صدر و ساقه نهج البلاغه و گاهی در آیات نورانی قرآن که فوق همه این هاست، از ولایت علی بن ابیطالب (ع) و کرامت غیبی خدا به ولایت آن حضرت صحبت می شود.
این مفسر قرآن اضافه کرد: مرحوم کلینی از زبان حضرت امیر نقل می کند: «خدا در جهان خلقت، آیت و نشانه بزرگ تری از من نیافریده است.» چون خاندان (ع) یک نور هستند، معنای این سخن آن است که خاندان (ع) از وجود مبارک پیغمبر (ص) بعنوان ختم نبوت تا وجود مبارک حضرت ولی عصر (عج) بعنوان ختم امامت، همه یک نور هستند، در جهان خلقت معادل ندارند و بندگان خاص الهی محسوب می شوند.
آیت الله العظمی جوادی آملی افزود: اگر بخواهیم از آن حضرت سخن بگوییم، گاهی از غدیر سخن به میان می آید و گاهی از نهج البلاغه که هر دو در کنار آیات قرآن کریم مطرح هستند. بهترین راه برای معرفی علی بن ابیطالب (ع) پس از قرآن کریم و سخنان نورانی حضرت ختمی نبوت، بیان نورانی خود علی بن ابیطالب (ع) در نهج البلاغه است.
وی افزود: کسانی که کنگره نهج البلاغه یا غدیر یا ولایت برگزار می کنند، به عرض آنها می رسانیم که از غربت علی بن ابیطالب (ع) بکاهید و نهج البلاغه اصیل را که به لطف الهی، همه آن در یک جا جمع شد، مطرح قرار دهید. سیدرضی تلاش بلیغی داشت، ولی فرصت نبود، لزوم آن احساس نمی شد و مقدور هم نبود که بتواند تمام کلمات حضرت را جمع آوری کند.
آیت الله العظمی جوادی آملی اضافه کرد: خیلی از بیانات عمیق و علمی علی بن ابیطالب (ع) در نهج البلاغه فعلی نیامده است. علی بن ابیطالب (ع) را با خطبه باید شناخت، نه با خطابه و سیدرضی، خطبه ها را نقل نکرده، خطابه ها را نقل کرده و نهج البلاغه فعلی که به نام خطبه ها مطرح است، خیلی از آنها خطابه است، نه خطبه.
وی تصریح کرد: مرحوم کلینی در جلد اول جوامع توحید می گوید «علی بن ابیطالب (ع) خطبه ای دارد که اگر تمام جن و انس جمع شوند و در بین آنها پیامبری نباشد، نمی توانند چنین خطبه ای ایراد کنند.» مرحوم صدرالمتألهین در شرح اصول کافی، راجع به این سخن می گوید «مرحوم کلینی باید این جمله را اضافه می کرد که اگر همه جن و انس جمع شوند و در بین آنها، پیامبران بزرگ نباشند، نمی توانند مثل این خطبه علی بن ابیطالب (ع) را بیاورند که می فرماید «…لَا مِنْ شَیْءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْءٍ خَلَقَ مَا کَانَ…». این خطبه را کلینی نقل کرده، ولی سیدرضی نقل نکرده است.
این مفسر قرآن افزود: علمیت کلام علی (ع) در خطبه است، خطابه ها متوسط اند و درباره مسائل نظامی، اقتصادی، اخلاقی و حقوقی است، ولی آن معارف بلند توحیدی که از آنها سخن می گوید، بسیار مهم می باشد. حضرت در نهج البلاغه خویش را معرفی می کند و در نامه ای که برای معاویه می نویسد، می فرماید «ما با شما قابل قیاس نیستیم، ما دست پرورده و پرورش یافته مکتب ذات اقدس الهی را بلا واسطه ادراک می نماییم، علم لدنی، علم علّی و علوم غیبی پیش ماست، در شرق و غرب عالم هر جا فعل و دستور تازه ای وجود دارد، از ماست. وقتی زمام کار را به دست گرفتم، نخستین کاری که انجام دادم، این بود که قرآن و دین را آزاد کردم.»
این مرجع تقلید افزود: علی بن ابیطالب (ع) کارهای بسیاری انجام داد و ما بسیار مدیون آن حضرت هستیم. ایشان در نامه ای که به مالک اشتر نوشت، فرمود «قرآن به بند کشیده شده بود، اسلام را به بردگی برده بودند و هر چه خواستند، به نام اسلام گفتند و عمل کردند و من، دین را آزاد کردم. امروز تو از سوی من بر سریر مصر نشسته ای، چه کسی و چه موقع فرصت یافت تا دین را از دست این بی رحمان آزاد کند. من دین را آزاد کردم و مردم آزاد شدند. کسی حق ندارد به نام خود و با فکر خود، از دین حرفی دربیاورد و آزادی را معنا کند. مردم همان مردم جاهلی بودند و من آنها را از قعر جاهلیت به درآوردم و ستون دین قرار دادم. مردم عمود دین هستند.»
آیت الله العظمی جوادی آملی افزود: آنچه از علی بن ابیطالب (ع) به حسب ظاهر رسیده و جمع آوری شده، بر همه ما لازم است. حالا که درحال شرح نهج البلاغه هستم، در چند مورد نوشته ام که باید از امیرالمؤمنین (ع) خجالت بکشم. علی بن ابیطالب (ع) آن نیست که در نهج البلاغه سیدرضی آمده، بلکه آن است که در تمام نهج البلاغه آمده است. حضرت در آنجا خودش را معرفی می کند و تمام نهج البلاغه چند برابر نهج البلاغه سیدرضی است که تقطیع شده به حساب می آید و خطبه را رها کردن و خطابه را به جای خطبه گذاشتن است.
به گفته وی، مطالب علمی نهج البلاغه در خطبه هاست، آنجایی که توحید، خاندان (ع)، ولایت و امامت را معرفی می کند، جای علی بن ابیطالب (ع) است. دست اندرکاران کنگره باید تمام نهج البلاغه را در دستورکار قرار دهند تا به گوشه ای از وظیفه تشیع خود نسبت به علی بن ابیطالب (ع) عمل کرده باشند.
منبع: جوان بین
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب