فرزندان نخستین قربانیان زندگی های خاموش
به گزارش جوان بین ایسنا/یزد طلاق عاطفی كه متناسب با افزایش طلاق های رسمی روند رو به رشدی دارد با وجود علل و عوامل مختلف، همانند طلاق های رسمی همراه با صدمه های اجتماعی گوناگونی است كه فرزندان نخستین قربانیان آن هستند.
هر چند روبروی هم مینشینند ولی دیگر خبری از چای داغ، دور هم نشینی و حرف های دو نفره یا درد دل كردن نیست، انگار فقط یكدیگر را تحمل می كنند و دیگر عواطف زن و شوهری بین آنها وجود ندارد. این روزها زن ها و مردهای زیادی بعد از ساعت ها دوری و گذراندن اوقات خود در محیط كار در حالی به خانه بازمی گردند كه حرفی برای گفتن با همدیگر ندارد و مانند دو فرد بیگانه باقیمانده ی روز را به بهانه های مختلفی با دوستان و آشنایان یا با انجام فعالیتهای گوناگون می گذرانند.
زندگی خاموش بعضی از خانواده ها كه در یزد هم متناسب با افزایش روند طلاق، در حال افزایش می باشد تاثیرات زیادی در بروز صدمه های اجتماعی دارد و این در شرایطی است كه چنین مواردی برخلاف جدایی رسمی زوجین، هیچگاه به ثبت هم نمی رسد.
متاسفانه در این میان، فرزندان بزرگترین قربانیان این صدمه اجتماعی به شمار می روند كه به خوبی هم متوجه بی تفاوتیها و روابط سرد والدین خود می شوند و غالباً هم برای پركردن خلاء روابط گرم خانواده به دوستان و غیردوستان روی می آورند و بعضاً هم در جریان همین دوستی های بدون نظارت والدین درگیر صدمه های اجتماعی می شوند.
صدمه های پنهان ناشی از طلاق عاطفی این روزها حتی كانون گرم خانواده هایی كه بعضاً مدت ها از شكل گیری آن گذشته را هم گرفته و در حالی زن و شوهر در چهار دیواری یك خانه زندگی می كنند كه بود و نبودشان در كنار هم هیچ تفاوتی ندارد.
به نظر می رسد شروع زندگی هایی با تب عشق ولی كوركورانه بخصوص در سنین پایین از مهمترین عواملی است كه در گذر زمان تغییر رنگ می دهد و روابط زوجین در زندگی مشترك را دستخوش تغییر می كند.
معاون امور جوانان اداره كل ورزش و جوانان استان یزد رابطه انسان ها در زندگی مشترك را مشابه یك طیف می داند كه به دنبال ازدواج عاطفی، زوجین در دو سر این طیف قرار می گیرند، هرچند كه رسماً طلاقی ثبت نمی گردد و زن و شوهر در ظاهر زندگی مشتركی دارند.
افزایش طلاق عاطفی در كودك همسری
«احمدطالبی» در گفتگو با خبرنگار ایسنا، عمده ترین علت طلاق عاطفی را تغییر شخصیت افراد و نداشتن شناخت كافی زوجین از یكدیگر می داند و می گوید: افراد بعد از ازدواج، متوجه تغییرات یكدیگر میشوند و در می یابند كه دیگر به یكدیگر علاقمند نیستند.
وی با بیان این كه همواره طلاق بعنوان یك صدمه اجتماعی در نظر گرفته میشود، می گوید: متاسفانه در طلاق عاطفی برخلاف طلاق معمولی، افراد به صورت كامل و رسمی از همدیگر جدا نمی شوند بلكه هرچند با یكدیگر اختلاف و سوء تفاهم به هم دارند ولی در حقیقت به علل مختلفی مانند وابستگی معیشتی و اقتصادی، فرزندان، وابستگی عاطفی و حفظ آبرو رسما از یكدیگر جدا نمیشوند و در ظاهر زندگی مشتركی دارند.
طالبی: ازدواج خانوادهها با طبقات اجتماعی ناهمگون و نداشتن شناخت كافی از شخصیت طرفین از عوامل شكل گیری طلاق های عاطفی است. این مسئول طلاق عاطفی را زمینه ساز یك سری صدمه های اجتماعی بیان می كند و می گوید: طلاق در اصل یك صدمه اجتماعی نیست اما زمینه ساز صدمه های اجتماعی میشود و همین مساله در طلاق عاطفی هم وجود دارد چون كه به دنبال بروز این نوع طلاق، زن و مرد گرفتار تنش هایی می شوند كه ناخواسته بر فرزندان اثرگذار خواهد بود و از سویی بروز مشكلات اخلاقی هم در طلاق عاطفی بیشتر اتفاق می افتد.
وی ازدواج خانوادهها با طبقات اجتماعی ناهمگون و نداشتن شناخت كافی از شخصیت طرفین را از دیگر عوامل شكل گیری طلاق های عاطفی می داند و می گوید: گاهی افراد پیش از ازدواج علاقمند و عاشق یك جنبه اخلاقی و رفتاری هم می شوند اما در زندگی مشترك و مواجهه با جنبههای متفاوت، آنرا نمیپسندند.
معاون جوانان اداره كل ورزش و جوانان یزد از تأثیر قابل توجه دوره های آموزشی در افزایش شناخت زوجین از همدیگر برای ورود به زندگی مشترك یاد می كند و می گوید: آموزش راهكار بسیار موثری در كاهش چشم گیر طلاق عاطفی خواهد بود.
آموزش، راهكار موثر جلوگیری از طلاق عاطفی
«بهروز اسلامی» مدیر مركز مطالعات اجتماعی و مركز افكار سنجی دانشجویان ایران در استان یزد هم اهمیت نقش آموزش و رسانه ها در كاهش و حتی جلوگیری از طلاق عاطفی زوجین را یاداور می شود و اضافه می كند: جوانان بدون آمادگی و آموزش وارد زندگی زناشویی می شوند و همین مساله در بروز این صدمه اجتماعی تأثیر قابل توجهی دارد.
وی پیشگیری و درمان این صدمه اجتماعی رو به رشد در یزد را نیازمند توجه و برنامه ریزی در زمینه آموزش بخصوص از جانب خانواده و نظام آموزشی شامل آموزش و پرورش و آموزش عالی می داند و می گوید: علاوه بر آموزش در این مراجع، آموزش خانوادهها در پررنگ شدن نقش حمایتی آنها از فرزندان بسیار اهمیت دارد چون كه خانواده ها نقش قابل توجهی در افزایش تعهد اجتماعی نسل جوان دارند و با مشاركت دادن آنها در تصمیم های زندگی و تقویت ارزش های معنوی میتوانند موثر باشند.
این مسئول در گفتگو با خبرنگار ایسنا، طلاق عاطفی را مرحله نخست پیش از طلاق رسمی می خواند و اظهار می كند: در این طلاق روابط استاندارد زناشویی تحت تأثیر قرار گرفته و منجر به طلاق می شود.
وی اضافه می كند: چهار مولفه اصلی كه در اجتماعی شدن افراد نقش دارند شامل خانواده، دوستان، رسانه و مدرسه هستند كه در این میان خانواده بعنوان مهمترین و كوچكترین نهاد اجتماعی و منشا اصلی تحولات اجتماعی میتواند جامعه را متاثر از تغییرات و آسیبهای خود قرار دهد.
مدیر مركز مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی یزد نقش دوستان بعنوان یكی از مولفه های اجتماعی در زندگی زوجین را در بعضی از برهه های زندگی نسبت به خانواده پررنگ تر می داند و می گوید: اینجاست كه تأثیر سایر مولفه های اجتماعی شدن در زندگی فرد مشخص می شوند.
كاهش سن بلوغ جنسی و افزایش سن بلوغ اجتماعی
اسلامی به افزایش آمار طلاق در 10 سال قبل اشاره و تصریح می كند: طلاق هم مانند سایر صدمه های اجتماعی، چندعلتی است و در هر فرهنگ با عنایت به زمان و مكان هر منطقه، عوامل دخیل در بروز این صدمه اجتماعی می تواند متغیر باشد اما نداشتن توانایی حل مساله، درك مقابل، كاهش سن بلوغ جنسی و افزایش سن بلوغ اجتماعی، رسانه ها و تغییر سبك زندگی شایع ترین عوامل طلاق عاطفی هستند.
این جامعه شناس یزدی نداشتن معیار مشخصی برای ازدواج در جوانان را از عوامل دیگر طلاق عاطفی می داند و می گوید: دخالت جهت گیرانه ی والدین و دیگران در زندگی زوجین، نگاه منفی به مشاروان و تأثیر بعضی از تفكرات و باورهای اشتباه گذشته تا امروز و برخی مسائل موجود در فرهنگ شفاهی نسبت به خانواده همسر و نهادینه شدن آن در افراد از عوامل اثرگذار در طلاق عاطفی است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب